16 ماهگي ماهان

عزيز دلم مي خوام از 16 ماهگيت بگم يعني از 20 فروردين تا 20 ارديبهشت 90 كه چه شيرين زبوني شدي ، خوردني خوردني آدم مي خواد درسته قورتت بده از بس كه شيرين زبوني.

ديگه ياد گرفتي وقتي خونه مامان جوني هستيم و حواسمون بهت نيست مي ري بالكن در توري رو باز مي كني و مي ري اون طرف و نرده رو مي گيري و با غار غار كردن كلاغا رو صدا مي كني كه اين كارت خيلي خطرناكه .

زماني كه خيلي خوشحالي الكي مي خندي و چشاتو ريز مي كني و مياي سمت من و صورتمو ماچ مي كني به اندازه اي شيرين مي شي كه مي خوام بخورمت . مامان جوني رو از شدت دوست داشتن گاز مي گيري كه تمام بدنش رو زخم كردي .

ديگه كسي از ترس شما جرات نمي كنه بره حمام ، اگه متوجه بشي كسي رفته حمام به زور شلوارت رو درمياري و انقدر در رو مي زني كه طرف مجبور شه باز كنه ،‌ تازه مي ري اينده (اردك) و باباقورقوري رو هم برمي داري و مي بري .

اينم بگم كه وقتي مي خواي بري بيرون بعد از اينكه كفشت رو پوشونديم بلند مي شي و يه سكه از روي جاكفشي برمي داري و دور سرت مي چرخوني به تقليد از مامان جوني كه وقتي يكي رو راه مي اندازه دور سرش صدقه مي چرخونه ، تازه مثل مامان جوني يه چيزايي هم براي خودت مي گي (آرارالا)

صداي اين حيوونا رو هم جديدا درمياري :

ما : گاو

بع :‌ بع بعي

غغغغغ :‌ قورباغه

غ غ غ غ : كلاغ

جي جي جي : جوجه ، گنجشك

د د د د : داركوب

مي : ‌پيشي

هاف :‌ هاپو

زززززززز (با تكان دادن سر) : زنبور

اين كلمات هم كلمات جديدي هستن كه توي اين 30 روز ازت شنيدم :

ابوف :‌ابوالفضل (دوست جديد)

قا قا : ماشين

حيا : حوله

داجيو :‌ چادر - چاي

حاجي : سلام

حانوم :‌خانم

آقا : آفا

سكه پول :‌ تيا

ايندا :‌اينجا

اينا :‌ايناهاش

آيني : آينه

اسب : اس

وقتي دلت ناناي ناناي سكينه دايي قزي مي خواد مي گي آداده وقتي كارتون بع بعي ناقلا مي خواي مي گي بع و اتل متل توتوله رو هم مي زني به پات كه من سي دي شو برات بزارم .

هر وقت هم دوست دايي جون (محمد) رو مي بيني صداش مي كني مم مم

كاري رو كه دوست نداري انجام بدي مي گي ننننننننننننه - ماهان بريم جي جي ؟ نننننننننننه با چه ناز و ادايي هم مي گي .

ازت كه مي پرسم ساعت چنده ؟ مي گي 10

وقتي سفره رو جمع مي كنيم مي ياي كمك ظرفاي سبك مثل ليوان رو يكي يكي برمي داري مي بري مي زاري توي كابينت البته كابينت ظرفاي تميز .

رنگ آبي رو هم توي اسباب بازيهات شناختي .

به هرحال دل ما رو بردي با اين صحبتا و كارات زماني كه توي اداره ام همش به اين حرفات مي خندم قربونت برم .